دیشب فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد
یک بار دیگر رخت ماتم در برم کرد
دیشب که اشهد گفتنت ذکر لبت بود
امن یجیب ورد لبان زینبت بود
دیشب ملائک هم گریبان می دریدند
فزت و رب الکعبه ات را می شنیدند
گلی زیبا نمایان در چمن شد شب میلاد مولایم حسن شد
شدم امشب سراپا مست نامش یقین مرغ دلم گردیده رامش
نمی دانم چه گویم از وجودش تمام عـــرشیان محو سجودش
حسن را لطف یزدان بی حساب است که قدر و شان ایشان در حجاب است
حسن تنهاترین سردار دین است که ایشان بی گمان حبل المتین است
ز مدحش بی گمان قاصر زبان است حســـن دوم امام شیعیان است